Article 4
داداش دفعه اول تو کوچه ديدمش گفت داداشي مياي بازي کنيم؟ بعده اينکه بازيمون تموم شد گفت تو بهترين داداشه دنيايي،وقتي بزرگتر شدم به دانشگاه رفتم چشام همش اونو ميديد و ميخواستم از ته قلبم بگم عاشقشم دوسش...
View ArticleArticle 3
شب عروسيه شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه هر چی منتظر شدن برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد سروسیمه پشت در راه میره داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه...
View ArticleArticle 2
دوستت دارم من هر روز و هر لحظه نگرانت می شوم که چه می کنی !؟ پنجره ی اتاقم را باز می کنم و فریاد می زنم تنهاییت برای من ... غصه هایت برای من ... همه بغضها و اشكهایت برای من ... بخند برایم بخند آنقدر...
View ArticleArticle 1
عشق پیرمرد پیرمردی صبح زود از خانهاش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید. عابرانی که رد میشدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند. پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند...
View ArticleArticle 0
اولین اپ پریسا و علیسلام به همه دوستانی که ازاین وبلاگ دیدن میکنن این اولین اپ من و پریساست امیدواریم که خوشتون بیاد به نظر شماها عشق چیه ؟به نظر من هر چی که هست از سرطان بد تره اما فکر میکنم عشق یه...
View Article
More Pages to Explore .....